سرور (شب پره)

ساخت وبلاگ

به یک جرعه می قلب غمگین من

ز غمهای گیتی چو آزاد شد

برای دل تنگ این همگنان

غزلهای تازه چو دمساز شد

یکی گفت ما را که ای همنواز

برایم ز هستی ترانه بساز

که شاید بدین مرهم دلفریب

دمی عمر را سر کنم در شکیب

بدو گفتم ای نازنین یار من

به شادی و غم یار و غمخوار من

چه گویم ز هستی که این دلفریب

بگیرد ز ما کام را عن قریب

بنوش و غم خویش را دور کن

به عیش و طرب خویش مسرور کن

نوشته های پراکنده یک شب پره...
ما را در سایت نوشته های پراکنده یک شب پره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zomorod-noxo بازدید : 267 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 8:06