چشم در راه بهاران (شب پره)

ساخت وبلاگ

اگر مسکوت مانده آهِ غمگینِ پر از دردم

اگر تنها و محزونم،

به تاریکیِ چشمانِ تو خو کردم،

اگر در انتهایِ آسمانِ تار

مرا ابری چنین بیتاب می­گرید

میاندیش از غمِ پاییز و سرمایی که جان می­گیرد از سبزه

میاندیش از سرودِ تلخِ پژمردن

بهارم، سبزی­ام، شادابی­ام، شورم

که در راهِ رسیدن

چشم در راهِ بهارانم...

نوشته شده در سه شنبه سیزدهم آبان ۱۳۹۹ساعت 6:14 توسط شب پره (nox)| |

نوشته های پراکنده یک شب پره...
ما را در سایت نوشته های پراکنده یک شب پره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zomorod-noxo بازدید : 162 تاريخ : چهارشنبه 21 آبان 1399 ساعت: 13:56